با این دل چه کنم!؟

ساخت وبلاگ
سلام ، 

نمیدونم بگم حسن یا بگم ضعف ، نمیدونم بخوام باشه یا این خصلت رو بخوام بیرون کنم ولی خب دارمش ، حس جدی گرفتن ! حس اهمیت دادن ! حس مسئولیت داشتن ! حس عواطف رو خواستن ... 

اره ، اینا خوبه ولی با این وضع ارتباطها؟ با سیم خاردارهایی که دور خودمون کشیدیم؟ ارتباط با هرکیو جدی گرفتم گفت شما پسرا همه دنبال سو استفاده این ، شما پسرا واسه نیازتون هر دروغی میگین و یا جمله معروف شما پسرا عین همین ؛ خب اینم از وضع ما ، این حس ها یا خصلت ها خوب یا بد باهامه...

این که با یه سلام حس میکنم طرفم بهم اعتماد داره ، با یکم معاشرت به اندازه یه دوست قدیمی برایش ارزش قائل هستم ، با ناراحتی اطرافیانم ناراحت و با شادی اونا ذوق میکنم ، ارتباطات رو فقط واسه فرار از تنهایی نمیخوام ، هرکی بهم پناه آورد واسش حتی مردم!  آخرش یا دروغ شنیدم یا اینکه پشت کردن بهم، یا زیر سیبیلی با یکی دیگه بودن یا اینکه فقط واسه تنهاییاشون خواستن منو ...

ولی مطمئنم این درد من نیست فقط شما هم اسیر این جماعت زنده کش مرده پرست شدین، شما هم یکی روحتون رو خط انداخته و در آخر تو این زمونه که گرگ ها با ارزشن بهتره ما بی ارزش باشیم

نوشته شده در دوشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 1:26 توسط ایمان|

عشق سیاه...
ما را در سایت عشق سیاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : imancls بازدید : 189 تاريخ : سه شنبه 13 تير 1396 ساعت: 4:27